اولین و بزرگ ترین سایت راهنمای انتخاب اسم دختر یا پسر زیبا و باکلاس



اسم پسرانه و دخترانه ستین
Setin
اسم  پسرانه و دخترانه ستین با ریشه لری بختیاری به معنی ستون، تکیه گاه.
چه اسمی به ستین میاد؟
چه اسمی به ستین میاد؟ دختر و پسر
اسم دختر که به ستین بیاد: بهشتین، سایتن، ستیا،
اسم پسر که به ستین بیاد: سامین، آرتین،
___________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟

اسم دخترانه ریرا
Rira
اسم دخترانه ریرا با ریشه فارسی، به معنی در گویش مازندران بیدار باش، به هوش باش.
چه اسمی به ریرا میاد؟
چه اسمی به ریرا میاد؟ دختر و پسر
اسم دختر که به ریرا بیاد: اسرا، پادمیرا، نورا، تارا، تیارا، کیارا،، سورا، ماهورا، افرا،
اسم پسر که به ریرا بیاد: اهورا، صدرا، الوین، بردیا،
___________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟



اسم پسرانه سرحان

Serhan

اسم سرحان با ریشه ترکی به معنی پادشاه، خان، حاکم.

چه اسمی به سرحان میاد؟

چه اسمی به سرحان میاد؟ دختر و پسر

اسم دختر که به سرحان بیاد: آیدان، سلوان، نهان، آیسان، آریسان، بیسان، روژان،

اسم پسر که به سرحان بیاد: آرسان، ارسلان، آریان، ماهان، شایان، روهان، رایان، آیهان،

___________________________

چه اسمی برای پسرم بزارم؟


اسم پسرانه میران
Miran
اسم میران با ریشه عربیفارسی به معنی امیران، شاهان.
چه اسمی به میران میاد؟
چه اسمی به میران میاد؟ دختر و پسر
اسم دختر که به میران بیاد: آیدان، لیان، ترلان، آیسان، چاوان، سلوان، آینور، روژان،
اسم پسر که به میران بیاد: آرسان، آیهان، آرتور، آلان، آرتان، پرشان، رایان،
___________________________
چه اسمی برای پسرم بزارم؟

اسم پسرانه هیرمان
Hirman
معنی و ریشه اسم هیرمان
اسم پسرانه هیرمان با ریشه لری، به معنی به یاد ماندنی.
چه اسمی به هیرمان میاد؟
چه اسمی به هیرمان میاد؟ دختر و پسر
اسم دختر که به هیرمان بیاد: هیام، هیلا، هیلدا، هیما، مهیان، رزان، آیسان، روژان، سلوان، نهان،
اسم پسر که به هیرمان بیاد: آرسان، ارسلان، آریان، ماهان، شایان، روهان، رایان،
___________________________
چه اسمی برای پسرم بزارم؟


۱۰۰ محبوب ترین و بهترین اسم های دخترانه در ایران از ۱۳۸۰تا ۱۳۹۶با معنی

تقریبا همه والدینی که فرزند تو راهی دارند پس از اینکه از جنسیت جنین اطمینان حاصل می‌کنند به فکر انتخاب نام می‌افتند. همه دوست دارند بهترین و شایسته ترین نام را برای فرزندشان انتخاب کنند و بسیاری از افراد برای انتخاب اسم فرزندشان معیارهای مشخصی نظیر مذهبی بودن، ایرانی بودن، پرمعنا بودن، تک سیلابی بودن، جدید و امروزی بودن، آسان و روان بودن و … دارند. در این مقاله اطلاعات بسیار کاملی درباره ۱۰۰ محبوب ترین و بهترین اسم های دخترانه در ایران به همراه معنی کامل آن ها را برای شما آماده کرده ایم. با بازده همراه باشید.

این مقاله بر اساس محبوب ترین و بهترین اسم های دخترانه در ایران با بررسی آمار و اطلاعات دقیق سازمان ثبت احوال از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۶ نوشته شده است . ۶۵ درصد دختران ایرانی در بازه‌ی مورد بررسی با نام های این فهرست نام گذاری شده اند.

انتخاب نام های محبوب و پربسامد به لحاظ روانشناسی نام ها می تواند سهم مهمی در موفقیت آینده فرد ایفا کند. این ها نیز چنین کرده اند. به همین دلیل است که اکثر این نام ها طی دهه ها در بین ۱۰۰ بهترین اسم های دخترانه قرار داشته اند. این فهرست ماحصل انتخاب و رای والدین ایرانی در ۱۷ سال گذشته است.گرچه رای ایران به این نام ها می تواند تاییدی باشد بر خوش آوایی ، اقبال عمومی مخاطبان، معنی مناسب  و بسیار چیزهای دیگر ولی هدف اصلی این نوشتار به دست دادن فهرست محبوب ترین و بهترین اسم های دخترانه بر اساس آمارهای معتبر اداره ثبت احوال بوده است. با این حال در ذیل هر یک از نام های این فهرست معنی و تعریف مختصری هم آورده شده است. همچنین برای آگاهی از بهترین نام های پسرانه می‌توانید به مقاله ۱۰۰ بهترین اسم پسرانه در ایران مراجعه کنید.

فهرست ۱۰۰ محبوب ترین و بهترین اسم های دخترانه در ایران

۱. فاطمه

معنی فاطمه: در لغت و اصطلاح عرب به زنی گفته می شود که فرزند خود را از شیر باز گرفته است. فاطمه نام دختر پیامبر اسلام (ص) است که فرمود :دخترم را از آن جهت فاطمه گویند که: ان الله عزوجل فطمها و فطم من احبها من النار»  همانا خداوند متعال او و کسانی که او را دوست دارند از آتش جهنم باز می دارد . رانده شده از آتش.

۲. زهرا

معنی زهرا: روشن و درخشان، (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (س) . زهرا مؤنث ازهر» به معنای روشن و درخشان است . همچنین زهراء مأخوذ از زهره» به معنی سفید و نورانی است . زهرا، لقب حضرت فاطمه  سکینه ( س) است. زیرا هر وقت آن حضرت در محراب خود به نماز قامت بر می افراشت نور او فضای عرش را روشن می کرد بطوریکه اهل آسمان نور مبارک او را تماشا می کردند .

۳. زینب

معنی زینب: زینب در لغت به معنی زین ،آراستن وآرایش و خوبی است و نیز به معنی درختی خوش منظره و زیباست. زینب کبری نام دختر امیر المومنین علی (ع) و فاطمه زهرا (س)  است که از ن فاضل و عالم و مفسر قرآن کریم و عقیله بنی هاشم به حساب می آید .  درختی است خوش منظر و خوشبوی، پاکیزگی بشره.

۴. مریم‌

معنی مریم: گل سفید خوشه ای خوشبو و دارای عطر با دوام، اصل این گیاه را از ایران میدانند که از اینجا به دیگر نقاط دنیا برده شده است. این گیاه علفی و دارای گلهای سفید زیبائی است و عطر مطبوعی دارد. هر زن پارسا که حدیث مردان را دوست دارد

۵. مبینا

معنی مبینا: مبین، آشکار و واضح، روشنایی

۶. ستایش

معنی ستایش: آفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا

۷. ریحانه

معنی ریحانه: گیاهی خوشبوی که در زمین نرم روید. دختر حسین خوارزمی است، که ابوریحان بیرونی کتابی را به نام وی تألیف کرده است

۸. نرگس‌

معنی نرگس: گلی سفید و کوچک و خوشبو، کنایه از چشم معشوق

۹. هستی

معنی هستی: بود، زندگی، کائنات، وجود، ثروت، دولت، مال، مکنت، نوا

۱۰. محدثه

معنی محدثه: محدثه یعنی زنی که برای او حدیث گفته میشود

۱۱. معصومه

معنی معصومه: پاک، بی گناه، با عصمت، عصمت پرست، پاک دامن

۱۲. نازنین‌ زهرا

معنی نازنین زهرا: زهرای دوست داشتنی زهرای عزیز و گرامی، زهرای زیبا و گرانمایه، جمع دو اسم نازنین و زهرا

۱۳. مهسا

معنی مهسا: مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبا رو – مانند ماه، زیبا

۱۴. سارا

معنی سارا: خالص و صاف، بی غل و غش

۱۵. یسنا‌

نام جزء مهم اوستا است و این کلمه به معنی ستایش و حمد و جشن می آید و آن شامل هفتاد و دو فصل است. در اوستایی یسنه، به معنی پرستش و ستایش و نماز و جشن

۱۶. مائده

معنی مائده: سفره، سفره آسمانی – خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم

۱۷. مهدیه

معنی مهدیه: مؤنث مهدی، عروس

۱۸. هانیه

معنی هانیه: شادمان، خوشبخت – هانیه کنیه حضرت فاطمه(س)

۱۹. کوثر

معنی کوثر: نام چشمه ای در بهشت، نام سوره ای در قرآن کریم که یکی از شأن نزول های آن تولد حضرت فاطمه است

۲۰. فاطمه زهرا

معنی فاطمه زهرا: اسم ترکیبی از فاطمه و زهرا

۲۱. سارینا

معنی سارینا: پاک،خالص،مقدس،ریشه در ایران باستان نام یکی از شاهزادگان در عصر هخامنش

۲۲. ملیکا

معنی ملیکا: ملیکا از ملک گرفته شده ملک به معنی فرشته است بنابراین معنی ملیکا یعنی ملکه، پادشاه

۲۳. عسل

معنی عسل: انگبین، شهد

۲۴.رقیه

معنی رقیه: به معنی دعا، تعویذ، دختر امام حسین

۲۵. آتنا

معنی آتنا: مظهر اندیشه و هنر و دانش، نام الهه یونانی، دختر زئوس خدای خدایان

۲۶. حدیث

معنی حدیث: گفتار، سخن، سروا، گفت، داستان

۲۷. ثنا

معنی ثنا: تحسین، تمجید، حمد، سپاس، ستایش، مدح، مدیحه، مدیحه

۲۸. حلما

معنی حلما: بردباران، صبوران – به ضم ح، جمع حلیم، صبوران، دختران صبور

۲۹. فائزه

معنی فائزه: رستگار، زن رستگار – فایزه، نایل، رستگار

۳۰. پریا

معنی پریا: همانند پری – زیبا چون پری

۳۱. آیناز

معنی آیناز: ماه قشنگ و زیبا، (به مجاز) زیبارو – آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه

۳۲. آیدا

معنی آیدا : گیاهی که کنار آب می روید – شاد، خوش

۳۳. یگانه

معنی یگانه: صمیمی، همدل، یک رنگ، بی همتا، بی نظیر، تنها، منحصر به فرد

۳۴. سحر

معنی سحر:  بامدادان، پگاه، سپیده دم، شبگیر، شفق، فلق

۳۵. اسرا

معنی اسرا: هفدهمین سورۀ قرآن کریم، به شب راه رفتن

۳۶. اسما

معنی اسما: نام ها، اسامی، معارف، حقایق

۳۷. هلیا

معنی هلیا: دختر ماه- دختر شب – خورشید

۳۸. نگین

معنی نگین: سنگ یا فی زینتی و معمولاً قیمتی که بر روی انگشتر، گوشواره، گردن بند و جز آنها کار می گذارند

۳۹. نیایش

معنی نیایش: آفرین، پرستش، دعا، سبحه، طاعت، عبادت، عبودیت، مناجات، نماز، ورد

۴۰. حدیثه

معنی حدیثه: سخن نو

۴۱. رها

معنی رها: خلاص، جدا، ازاد

۴۲. غزل

معنی غزل: شعر، عشقبازی،چامه، چکامه، سروده، ترانه

۴۳. الهه

معی الهه: اله، بت، رب النوع، صنم

۴۴. نگار

معنی نگار: بت، دلبر، دلداده، صنم، محبوب، معشوق، ول، یار، تصویر، تندیس، طرح، نقاشی، نقش

۴۵. نازنین

معنی نازنین:  دلربا، دوست داشتنی، زیبا، ظریف، قشنگ، گرامی، ناز، ناز آلود، نازپرورد، نازپرورده

۴۶. محیا

معنی محیا:  حیات، زندگی – زندگی، حیات

۴۷. الینا

معنی الینا: نعمت و فراوانی برای ما، باهوش و زرنگ

۴۸. باران

معنی باران: قطره های آبی که از ابر بر روی زمین میریزد، باریدن

۴۹. کیمیا

معنی کیمیا:  اکسیر، شیمی. ماده ای فرضی که به گمان قدما فاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل می کند

۵۰. سوگند

معنی سوگند: حلف، قسم، یمین

۵۱. یاسمن

معنی یاسمن: گلی زینتی با گلهای درشت و معطر به رنگهای سفید، زرد، و قرمز

۵۲. الناز

معنی الناز: ناز ترین یا محبوب ترین فرد یک قوم یا طایفه

۵۳. مهدیس

معنی مهدیس: مانند ماه، زیبارو ، شبیه ماه، بسیار زیبا و سفید

۵۴. صبا

معنی صبا: باد بهار، باد برین، نام یکی از شاخه های خنیاگری باستان

۵۵. کیانا

معنی کیانا: طبیعت، منسوب به کیان

۵۶. مرضیه

معنی مرضیه: کسی که خدا از او راضی باشد – پسندیده، مرضی

۵۷. النا

معنی النا: نورانی، النا به معنی عطا شده ی خداوند

۵۸.آیلین

معنی آیلین: به زیبایی و روشنی ماه

۵۹. فاطیما

معنی فاطیما: فاطیما لاتین شده نام فاطمه است که در لهجه لاتین فاطیما گفته می شود. فاطمه یعنی از آتش دور شده

۶۰. پریسا

معنی پریسا: افسونگر، زیبا مانند پری. کنایه از زنی زیبا روی است. مخفف پری افسانه ای در ایران باستان پریساتیس بوده است.

۶۱. لیلا

معنی لیلا: شب طولانی، لاله ی سرخی که به شکل جام است

۶۲. مینا

معنی مینا: آبگینه، شیشه، جام، جام می، لایه خارجی دندان، ترکیبی ازلاجورد و طلا، لعاب مخصوص، لعاب شیشه ای، شیشه شراب

بهترین اسم های دخترانه ۶۳: آوا

معنی آوا: آواز، بانگ، صدا، صلا، صوت، لحن، ندا، نغمه، نوا، آوازه، شهرت، صیت

۶۴. یلدا

معنی یلدا: آخرین شب پاییز در نیم کره شمالی و بلندترین شب سال- تاریک و بلند یا تاریک و عمیق

۶۵. عاطفه

معنی عاطفه: مهر، مهربانی، مهرورزی

۶۶.دینا

معنی دینا: داور، داوری، (در اوستایی) دین، انتقام یافته، (در اعلام) نام خواهر یوسف

۶۷. الهام

معنی الهام: مکاشفه، وحی، القا- در دل افکندن، فرتابی

۶۸. نیلوفر

معنی نیلوفر: گل های سفید، کبود و زرد رنگ گیاهی به همین نام که مصرف داروئی نیز دارد

۶۹. تینا

معنی تینا: به لفظ زند و پا زند گل سرخ است-  گِل

۷۰. بهار

معنی بهار: بهاران، ربیع، نوبهار، شکوفه، بت خانه، بتکده

۷۱. نسترن

معنی نسترن: گلی شبیه رز به رنگهای صورتی، سفید و زرد از خانواده ی گل سرخ است، رخسار و بناگوش معشوق

۷۲. بیتا

معنی بیتا: ‎بی همتا، زیبا، بی لنگه – بی همتا، بی نظیر

۷۳. حانیه

معنی حانیه: شرین و تو دل برو – زنی که پس از مرگ همسرش به او وفادار می ماند و در کنار فرزندش به پرورش او همت می گمارد

۷۴. آرزو

معنی آرزو: آرمان، اشتیاق، امل، امید

۷۵. مهلا

معنی مهلا: آهسته- بی شتاب – دوستانه، آهسته

۷۶. مهشید

معنی مهشید: پرتو ماه، ماهتاب، + ماه شید – ماه روشن و درخشان، پرتو ماه

۷۷. ندا

معتی ندا: بانگ. فریاد. آواز. اعلان

۷۸. یاسمین

معنی یاسمین: منسوب به یاسمین، یاس و مینا گلی به رنگهای سفید، زرد، و کبود

۷۹. حسنا

معنی حسنا: زن زیبا، زیبا

۸۰. سمیه

معنی سمیه:  صدای خوش، اوازی که در آن خیر باشد، نام مادر عمار یاسر که از اصحاب پیامبر (ص) بود

۸۱. راضیه

معنی راضیه: پسندیده، خوش، خشنود، از القاب فاطمه زهرا (س) – خشنود، خرسند

۸۲. فرشته

معنی فرشته: جبرئیل، سروش، ملک، ایزد، پری

۸۳. شقایق

معنی شقایق: گلی سرخ رنگ،  لاله، آلاله

بهترین اسم های دخترانه ۸۴. پرنیا

معنی پرنیا: پرنیان – فرنیا

۸۵. سمیرا

معنی سمیرا:  زن گندمگون، شمیرا، سمیرا ترجمه ‘ مهین بانو’ است

۸۶. درسا

معنی درسا: شبیه به دُر، (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند – در (عربی) + سا (فارسی) مانند در، مانند مروارید

۸۷. نرجس

معنی نرجس:  نرگس، نام همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر حضرت مهدی (ع)

۸۸. شیوا

معنی شیوا: فصیح، نغز، خوب-  ویژگی سخنی که به زیبای و با فصاحت بیان شده باشد، شمرده و واضح و دلنشین

۸۹. بهاره

معنی بهاره: مربوط به بهار، به عمل آمده در بهار، منسوب به بهار

۹۰. شیدا

معنی شیدا: بی قرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق

۹۱. زهره

معنی زهره: ناهید، ونوس، در نزد قدما زهره نماد نوازندگی و خنیاگری است

۹۲. سیده فاطمه

معنی سیده فاطمه: مؤنث سید رانده شده از آتش – زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر(ص)

۹۳. شیما

معنی شیما:  زنی که روی چانه اش خال دارد، زن زیبای عرب، نام دختر حلیمه سعدیه دایه پیامبر (ص)

۹۴. مارال

معنی مارال: مرال، گوزن، آهو، (به مجاز) زیبا و خوش اندام – زیبا

۹۵. سرور

معنی سرور: شادی، شادمانی، سرخوشی

۹۶. کاملیا

معنی کاملیا: گلی درشت و زیبا به رنگ سفید و صورتی که در بهار ظاهر می شود

۹۷. سایه

معنی سایه: تصویری از کسی یا چیزی که هنگام واقع شدن او یا آن در برابر نور ایجاد می شود، حمایت، پناه

۹۸. پانیذ

معنی پانیذ: قند مکرر، شکر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر می ساختند

۹۹. نیکا

معنی نیکا: چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران

۱۰۰ محبوب ترین و بهترین اسم های دخترانه در ایران از ۱۳۸۰تا ۱۳۹۶ با معنی

بهترین اسم های دخترانه


 اگر اسم خاص، جدید و زیبایی در نظر دارید که فکر می‌کنید بهتر است به این فهرست اضافه شود آن را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.




زیبا ترین اسم های دخترانه ایرانی به همراه معنی

انتخاب اسم برای بچه ها، یک فرآیند نسبتا سخت و حساس است. ما برای ایده دادن به شما در انتخاب اسم کودک، لیستی از اسامی دخترانه ایرانی را برای شما ارائه خواهیم کرد که با کمک گرفتن از آن، شاید بتوانید نام مناسب و زیبایی را برای کودک زیبای خود انتخاب کنید.

لیست زیباترین اسم های ایرانی دخترانه


 الف  :

آنیتا (آراستگی، مهربانی و خوشرویی)

آوینا (بانویی مثل آب، زلال و پاک)

آیلین (هاله ی ماه)

آوین (عشق، نامی کردی برای دختران)

آپامه (خوشرنگ و زیبا ، دختر اردشیر دوم هخامنشی)

آرتمیس (گوینده راستی ،  نام دریاسالار زن)

ارغوان (اسم درختی که گل و شکوفه سرخ رنگ می دهد)

آنیا (از ریشه آنا به معنی مادر و مهربان)

آرنیکا (آریایی نیک پندار)

اسرا (هفدهمین سوره قرآن)

آتریسا (مانند آتش، زیبا رو)

آترینا (زیبا و محبوب همگان)


ب  :

باران (قطره های آبی که از ابر می بارد)

بیتا (اسمی به معنای زیبا و خوش چهره)

بهرخ (بهترین صورت)

بنیتا (دختر بی همتای من)

بهاره (شکوفه درخت)

بهار (بتخانه، بتکده، فصل اول سال)

بهرو  (نیکو چهره)

بهشت  (پردیس، بهترین)

بهگل (نیکوترین گل)

بهناز  (از نام های برگزیده)

بهنوش (نیکوترین نوشیدنی)

بهین (بهترین ، نیکوترین)


پ  :

پارمیس ( تکه ای از بهشت)

پرنیا (پارچه ای از جنس اطلس)

پریا (همانند پری)

پریزاد (زاده پری)

پریسا  (مثل پری)

پارمیدا (نام دختر بردیا)


ت  :

تینا (خاک، عاشق نوازش)

ترانه (آهنگ، نغمه)

تارا (ستاره)

ترانه (تر و تازه، لطیف، نرم)

ترگل (گل تازه)

تُرنج (نام میوه ای است)

ترنگ (آواز تارهای ساز)

تَرَنُم (آواز خوش)


ث  :

ثنا (تحسین، ستایش، شکر، دعا)


ج  :

جوانه  (جوان، گل جوانه)

جواهر (جواهر ، با ارزش)

جانانه  (دوست داشتنی)

جانمهر (از نام های برگزیده)

جریره (زن سیاوخش، مادر فرود)


 چ  :

چیستا (فرشته دانش و خرد)

چشمه  (آب طبیعی از کوه)

چکاو  (نام پرنده ای خوش آواز)

چکاوک (مرغکی است چون گنجشک)

چَمان  (خرامان)


 ح  :

حنانه (مهربان، بخشاینده، بسیار ناله کننده)

حدیثه (امروزی، جدید و نو)

حمیرا (زن سرخ و سپید)


 خ  :

خاطره (یاد، یادگاری)

خجسته (مبارک، نیک، خوب)

خورشید (آفتاب)

خوشچهر (نیکو روی)

خوشخو (نیک رفتار، با صفا)

خوشدل (شاد ، شادمان ، خوشحال)

خوشروی  (خوشرو ، خوشگل)

خوشگو  (خوش سخن)

خوشنوا  (خوش آواز ، خوش آهنگ)

خوشه  (چند دانه که در کنار هم آویزان باشند)

خندان (خندان)


د  :

دینا (اسم ایرانی)

درسا (مانند دُر)

دل آسا  (اسم ایرانی)

دل آرا  (مایه نشاط و خرمی)

دل آرام  (آرامش دهنده دل)

دل انگیز (نشاط آور)

دلاویز (دلپسند، مرغوب، دلخواه)

دلبر (یار و معشوق)

دلدار (دلبر، معشوق ، شجاع)

دلشاد (خوشحال ، شادمان)

دلکش (دلربا ، دلفریب)

داماسپیا (شهبانوی اردشیر یکم)

دنیا  (گیتی ، جهان)

دیبا (نوعی پارچه ابریشمی)


ر  :

رونیکا (زیبارو)

راتا (فرشته بخشش و مهربانی در وندیداد)

رها (آزاد)

ریحانه (دسته ی ریحان)

روشنک (نور کوچک)

رائیکا (پسندیده و دوست داشتنی)

ردیمه (اسم همسر کمبوجبه – شاهزادگان هخامنشی)

رادنوش (بانوی شهرین)

رقیه (دعا، افسون، نام دختر امام حسین)


ز  :

زهرا (درخشنده، لقب دختر پیامبر اسلام)

زرنگار (از نام های برگزیده)

زری (منسوب به زر،  زر دار)

زرین (طلایی)

زرین بانو (از نام های برگزیده)

زرین چهر (از نام های برگزیده)

زرین چهر (از نام های برگزیده)

زُمرد (گوهر ، از سنگ های قیمتی)

زیبا (خوبروی ، خوش چهره)

زیبا دخت (از نام های برگزیده)

زیباچهر (خوش رو)

زیبارخ (از نام های برگزیده)

زیباروی (از نام های برگزیده)


س  :

ستایش (مدح، پرستش، شکر، سپاس)

سارینا (خالص و پاک)

ساینا (سیمرغ)

سالومه (حساب سال و ماه)

ساویس  (با ارزش ، گران مایه)

سایه  (از نام های برگزیده)

سپیتا (سفیدترین و پاکترین)

سپیته  (سپید و درخشان)

سپیده (آغاز بامداد)

ستاره (اختر ، کوکب)

ساحل (از نام های برگزیده)

سارا (از نام های برگزیده)

ساغر (جام و پیمانه)


ش  :

شهرزاد (زاده شهر)

شاداب : تر و تازه، خرم – نام سخنوری بوده است

شادی (سرور و شادمانی ، خوشی)

شادی آور (از نام های برگزیده)

شادی افزا  (افزاینده شادی و نشاط)

شاهدخت (از نام های برگزیده)

شاهرو (از نام های برگزیده)

شایسته  (با ارزش ، سزاوار)

شب بو (نام گلی است)

شبنم  (ژاله)


ص  :

صبا (باد مشرق)

صهبا  (شراب)


غ  :

غنچه  (غنچه گل)

غزاله  (آهوی کوهی)

غزال  (آهوی کوهی)


ف  :

فرزانه  (عاقل)

فرناز (عشوه گر)

فرین  (ستوده)

فریده  (پرارزش)

فروغ  (روشنی)

فائزه  (رستگار)

فاطمه (نام دختر پیامبر و همسر امام علی)


ک  :

کیمیا (آنچه که مس را به طلا تبدیل کند، هرچیز نادر و کمیاب)

کتایون (زن پادشاه بزرگ، یا زنی که شهنشاه باشد)

کیانا (برخواسته از نسل کیانیان)

کُنیا (دختری که ازدواج نکرده است)

کی بانو (از نام های برگزیده)

کی دخت (از نام های برگزیده)

کیارنگ (از نام های برگزیده)

کیانبانو (از نام های برگزیده)

کیاندخت (از نام های برگزیده)


گ  :

گلاره  (چشمان)

گلدیس (از واژه اوستایی دَئسه به معنی همچون گل) 

گلشن  (باغ گل)

گردآفرید (یکی از شخصیت های شاهنامه)

گیتا  (نوعی آهنگ)

گلنار  (گل انار، به زیبایی گل)

گیتی  (جهان، دنیا)


ل  :

لاله  (گل لاله)

لادن  (اسم گلی)

لیلی  (اسم گلی)

لیلا  (درازترین و تارترین شب، اشاره به گیسوی ن)


م  :

مهرسا (شبیه خورشید، مهربان و بامحبت)

مرسانا (هدیه خداوند)

مهدیس (روشنایی مهتاب)

مهلا (میان ماه)

محدثه (تازه، نو)

مهرو (به معنی چهره ای همچون ماه)

ماهوش  (مانند ماه)

مخمل (نوعی پارچه)

مرجان (از گیاهان دریایی)

مرمر (سنگ خوشرنگ و قیمتی)

مروارید (گوهر باارزش دریایی)

مژده (نوید ، خبر شادی)

مژگان (چشم پوش)


ن  :

نیایش (دعا، ستایش)

نوشید (مادر مانی نقاشی در دوره ساسانی)

نازآفرین  (شوق آفرین)

نازنین  (خوش قلب)

ندا  (صدا)

نرگس (اسم گلی)

نسرین  (رز وحشی)

نسترن (گلی خوشبو و سرخ یا سفیدرنگ)

نازیلا (زیبا)

نگار (نقش، تصویر، بت، معشوق)

نیسا (اسم دختر یکی از شاهان پارتی)

نوشین  (شیرین)

نیکی (خوبی)

نیوشا (شنونده)

نیلوفر  (اسم گل زنبق آبی)

نرجس (چشم معشوق)


و  :

وانیا (هدیه از طرف خدا)

ویدا (در اوستایی ویستا ، پر دانش و فرهنگ)

وانوشه (نام گل)

واپسین  (آخرین ، بازپسین)

وارسته (آزاد)

ورتا (نامی پهلوی به معنی گل)

وَرد  (گل سرخ)


ه  :

هلیا( زیباترین دختر دنیا)

هدیه  (هدیه)

هما (اسم پرنده ای افسانه ای)

هورام  (واژه ای پهلوی به معنی خوش رام – خنده رو)

هستی  (وجود)

هنگامه  (حیرت انگیز)


ی  :

یسنا (پرسش، ستایش، از بخش های اوستا)

یلدا (تولد و زایش، بلندترین شب سال)

یگانه (یکتا)

یکتا  (تنها، یگانه)

یاسمین  (پهلوی یاسمن – نوعی گل- دختری در ویس و رامین)


  اگر اسم خاص، جدید و زیبایی در نظر دارید که فکر می‌کنید بهتر است به این فهرست اضافه شود آن را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.



۲۴۰ اسم دختر با کلاس، لاکچری و دلنشین با معنی و ریشه اسم

برگزیده‌ای از نام‌های دخترانه که شامل اسم دختر دلنشین، اسم دختر جدید، اسم دختر کمیاب و اسم دختر لاکچری است؛ بیش از ۲۴۰ اسم دختر با کلاس و امروزی همراه با معنی و ریشه اسم؛ به شما در انتخاب نام فرزند دخترتان کمک خواهد کرد.

 یکی از وظایف زیبا و البته دشوار والدین، انتخاب اسم برای نوزادشان است. ما برایتان مجموعه‌ای از اسم دختر با کلاس و زیبا را گردآوری کردیم تا به شما در انتخاب اسم دخترتان کمک کرده باشیم. دقت کنید:

  • برخی از اسامی ممکن است هم دخترانه و هم پسرانه باشد.
  • برخی از اسامی با یک شکل نوشتاری یکسان و با تلفظ متفاوت، معنای متفاوتی دارند.
  • برخی از اسامی با شکل نوشتاری و تلفظ یکسان، در فرهنگ و ریشه متفاوت دارای معنای متفاوتی هستند. 

 

اسامی دخترانه با کلاس و زیبا به ترتیب حروف الفبا

  1. اَنوشا      
    معنی: بیمرگ و جاویدان          
    ریشه: فارسی           
  2. اُلگا        
    معنی: اولین قدیسه‌ی روسی، همسر و نایب            
    ریشه: یونانی           
  3. اِلسانا      
    معنی: مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان 
    ریشه: ترکی 
  4. اِلناز
    معنی: مایه افتخار ایل، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت؛ موجب نعمت و رفاه و آسایش     
    ریشه: ترکی 
  5. اِلیکا       
    معنی: هِل، دانه‌ی معطر گیاهی از تیره‌ی زنجبیل‌ها   
    ریشه: سنسکریت       
  6. اِلینا        
    معنی: نیکویی و نعمت برای ما 
    ریشه: عربی
  7. ایپک      
    معنی: ابریشم، حریر، ابریشمی  
    ریشه: ترکی 
  8. آتریسا
    معنی: آذرگون مانند آتش، دختری با چهره‌ای زیبا و برافروخته 
    ریشه: فارسی           
  9. آترین      
    معنی: آذرین مانند آتش، زیبا و پر انرژی   
    ریشه: فارسی           
  10. آتنا
    معنی: در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش و صنعت    
    ریشه: فرانسوی        
  11. آتوسا      
    معنی: نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی و به معنی قدرت و توانمندی است. اسم ریشه یونانی دارد اما از گذشته دور در فرهنگ ایرانی بوده است.            
    ریشه: یونانی           
  12. آدرینا      
    معنی: آتشین، سرخ رو، دختر زیبا رو، بانوی آتشین  
    ریشه: فارسی           
  13. آدنیس     
    معنی: آدونیس،‌ گلی به زرد و قرمز رنگ که موقع تابش خورشید باز می‌شود.       
    ریشه: فنیقی 
  14. آراگل     
    معنی: آراینده گلها، زیبا کننده گلها            
    ریشه: فارسی           
  15. آرالیا      
    معنی: نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی و درختچه‌ای که بعضی از آنها زینتی‌اند. 
    ریشه: انگلیسی         
  16. آرشیدا     
    معنی: بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان (آر به دومعنی به کار می‌رود: اول مخفف آریایی و دیگری مخفف آرا به معنای آراینده)   
    ریشه: فارسی           
  17. آرمانا      
    معنی: امیدوار، آرزومند           
    ریشه: فارسی           
  18. آرمیتا     
    معنی: الهه نعمت، آرامش یافته    
    ریشه: اوستایی - پهلوی           
  19. آرمیس    
    معنی: روشن، پاک و جاودان، نام پسر زئوس و مایا  
    ریشه: فارسی           
  20. آرمینا     
    معنی: دختر همیشه پیروز، بانوی مقتدر، الهه زیبایی 
    ریشه: فارسی           
  21. آرنیکا     
    معنی: آریایی نیک خو 
    ریشه: فارسی           
  22. آروشا     
    معنی: درخشان، نورانی، باهوش، نام دختر داریوش سوم        
    ریشه: فارسی           
  23. آریانا      
    معنی: منسوب به آریا، آریایی، نام قدیم ایران           
    ریشه: فارسی           
  24. آریسان    
    معنی: مرکب از آری به معنای آریایی بعلاوه پسوند مشابهت، دختری که مانند آریاییان اصیل و نجیب است.       
    ریشه: فارسی           
  25. آسو        
    معنی: شفق، هنگام طلوع خورشید، همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می‌کنند.        
    ریشه: کردی
  26. آلما        
    معنی: سیب، کنایه از زیبایی      
    ریشه: ترکی 
  27. آناشید     
    معنی: مرکب از کلمه ترکی آنا به معنای مادر و کلمه فارسی شید به معنای خورشید. دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر       
    ریشه: فارسی           
  28. آناهید 
    معنی: آناهیتا، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه‌ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است.            
    ریشه: فارسی           
  29. آوین       
    معنی: عشق  
    ریشه: کردی
  30. آوینا       
    معنی: عشق  
    ریشه: کردی
  31. آیسان      
    معنی: آی (ماه) + سان (دوم شخص مفرد) زیبا، مانند ماه هستی
    ریشه: ترکی  
  32. آیشن      
    معنی: مثل ماه، در زیبایی همانند ماه، شبیه ماه، (در مجاز زیبا)، ماهورا، زیبا رو   
    ریشه: ترکی 
  33. آیناز       
    معنی: آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه     
    ریشه: فارسی - ترکی  
     

    اسم دختر با کلاس

  34. باران      
    معنی: قطره‌های آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد می‌شود؛ (در عرفان) باران کنایه ازفیض حق تعالی و رحمت اوست. غلبه عنایات را نیز که در احوال سالک حاصل شود از فَرَح و تَرَح باران گویند.   
    ریشه: فارسی           
  35. بنیتا       
    معنی: دختر بی همتای من         
    ریشه: فارسی           
  36. بهار       
    معنی: فصل اول سال؛ گیاهی زینتی؛ (به مجاز) دوره‌ی شادابی هر چیز؛ (به مجاز) سبزه و علف؛ (در موسیقی ایرانی) یکی از دستگاهها یا ادوار؛ در سنسکریت بتخانه و بتکده  
    ریشه: فارسی           
  37. بهارناز    
    معنی: موجب فخر و نازش بهار  
    ریشه: فارسی           
  38. بهدیس    
    معنی: مانند به (به میوه‌ای خوش عطر و بو)          
    ریشه: فارسی           
  39. بیتا        
    معنی: بی‌مانند، بی‌همتا، یکتا      
    ریشه: فارسی           
  40. پَرَند       
    معنی: پروین، در قدیم نوعی پارچه‌ی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار، حریر ساده؛ گروهی از گیاهان           
    ریشه: فارسی           
  41. پَرَندیس   
    معنی: (پَرَن + دیس (پسوند شباهت))، شبیه به پَرَن؛ زیبارو، نرم و لطیف چون پرند    
    ریشه: فارسی           
  42. پَرنیا       
    معنی: هم معنی پرنیان 
    ریشه: فارسی           
  43. پَرنیان     
    معنی: پارچه‌ای ابریشمی دارای نقش و نگار؛ نوعی پارچه‌ی حریر که برای نوشتن به کار می‌بردند؛ پرده‌ی نقاشی.          
    ریشه: فارسی   
  44. پَریوش    
    معنی: (پری + وش (پسوند شباهت))، مانند پری در زیبایی   
    ریشه: فارسی           
  45. پادمیرا    
    معنی: جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق         
    ریشه: فارسی           
  46. پادینا      
    معنی: در گویش همدانی به گل پونه یا پودینه گفته می‌شود.     
    ریشه: فارسی           
  47. پارمیدا    
    معنی: پارامیدا، پارامیس، پرمیس 
    ریشه: فارسی           
  48. پانته‌آ      
    معنی: زن زیبایی از اهالی شوش که زیباترین زن آسیا به شمار میرفت؛ از اسامی باستانی.    
    ریشه: فارسی           
  49. پانیذ       
    معنی: پانید، قند مکرر، شکر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر می‌ساختند.        
    ریشه: فارسی   
  50. پاییز       
    معنی: هنگام پاییز، برگ ریزان، مجازا دختر زیبا رو 
    ریشه: فارسی           
  51. پرستو     
    معنی: پرنده‌ای سیاه و سفید با بال های باریک که مهاجر است.  
    ریشه: فارسی           
  52. پرناز      
    معنی: مرکب از پر + ناز (زیبا، قشنگ)    
    ریشه: فارسی           
  53. پروا       
    معنی: ملاحظه، فرصت و زمان پرداختن به کاری، فراغت و آسایش، توجه          
    ریشه: فارسی           
  54. پریا        
    معنی: زیبا چون پری   
    ریشه: فارسی           
  55. پریچهر   
    معنی: فرشته رو، زیبا مثل پری؛ زیبارو    
    ریشه: فارسی           
  56. پریسان    
    معنی: مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا چون پری 
    ریشه: فارسی           
  57. پریشاد    
    معنی: زیبا روی شاد و خرم       
    ریشه: فارسی           
  58. پریماه     
    معنی: زیبا چون ماه و پری        
    ریشه: فارسی           
  59. پریناز     
    معنی: دارای ناز و کرشمه‌ای چون پری    
    ریشه: فارسی           
  60. پندار      
    معنی: فکر و اندیشه      
    ریشه: فارسی           
  61. پوپک     
    معنی: هدهد، پوپوک   
    ریشه: فارسی           
  62. پینار       
    معنی: به معنی چشمه، سرچشمه 
    ریشه: ترکی 
     

     

    اسم دختر دلنشین
  63. تَرلان     
    معنی: مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ (در کردی) به معنی زیبا؛ نام نوعی اسب است. 
    ریشه: ترکی 
  64. تَرنّم       
    معنی: خواندن شعر، ترانه، و مانند آنها به حالت موسیقایی و معمولًا با صدای پایین، زمزمه کردن یک نغمه؛ آواز، نغمه، سرود.            
    ریشه: عربی
  65. تَندیس     
    معنی: مجسمه؛ بت، تصویر برجسته، تمثال؛ (به مجاز) زیباروی.         
    ریشه: فارسی           
  66. تُرنج      
    معنی: بالنگ؛ طرحی مرکّب از طرح‌های اسلیمی و گل و بوته‌ای که معمولًا در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار می‌رود.            
    ریشه: فارسی           
  67. تِلما        
    معنی: گندمگون         
    ریشه: عربی
  68. تابان       
    معنی: دارای نور و روشنی، درخشان، روشن         
    ریشه: فارسی           
  69. تاتیانا      
    معنی: تاتینا، پرنده شکاری        
    ریشه: فارسی           
  70. تارا        
    معنی: ستاره، کوکب، مردمک چشم         
    ریشه: فارسی           
  71. تامارا      
    معنی: درخت خرما؛ نام عروس یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب(ع)  
    ریشه: عبری
  72. تامیلا      
    معنی: از روی امیدواری، امیدوارانه؛ در برخی منابع به معنی بخشنده  
    ریشه: عربی
  73. تبسّم       
    معنی: لبخند، خنده‌ی بدون صدا؛ (به مجاز) درخشیدن          
    ریشه: عربی
  74. ترگل      
    معنی: گل تازه و شاداب            
    ریشه: فارسی           
  75. توتیا       
    معنی: از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی می‌کند؛ گردی که به عنوان سُرمه استفاده می‌کنند.      
    ریشه: فارسی           
  76. توسکا     
    معنی: توسا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها می‌روید.      
    ریشه: فارسی           
  77. تیارا       
    معنی: تیه در گویش لری به معنای چشم و آرا به معنای آراینده می‌باشد، چشم آرا، زیبا         
    ریشه: لری  
  78. تیدا        
    معنی: دختر خورشید، زاییده خورشید، دختر زیبارو، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده         
    ریشه: اوستایی پهلوی    
  79. تیسا       
    معنی: در گویش مازندران خالص            
    ریشه: فارسی           
  80. ثَمین       
    معنی: گرانبها، قیمتی، گران       
    ریشه: عربی
  81. ثمینا       
    معنی: (ثمین + الف نسبت) منسوب به ثمین، ثمین            
    ریشه: عربی
  82. جانا
    معنی: ای جان، ای عزیز          
    ریشه: فارسی           
  83. جانان      
    معنی: معشوق، محبوب؛ خوب   
    ریشه: فارسی           
  84. جوانه     
    معنی: تازه، نو؛ جوان  
    ریشه: فارسی           
  85. جیران     
    معنی: آهو؛ (به مجاز) معشوقِ زیبا؛ چشمِ زیبا         
    ریشه: ترکی 
  86. چکامه    
    معنی: شعر به ویژه قصیده     
    ریشه: فارسی           
  87. چکاوک   
    معنی: پرنده‌ای خوش آواز و کمی بزرگ‌تر از گنجشک که تاج بر سر دارد.          
    ریشه: فارسی           
  88. چیستا     
    معنی: نام فرشته دانش و معرفت 
    ریشه: فارسی        
  89. حلما
    معنی: بردباران و صبوران
    ریشه: عربی 
  90. حریر      
    معنی: ابریشم؛ نوعی پارچه ی ابریشمیِ نازک؛ به عنوان نماد هر چیزِ نرم و لطیف            
    ریشه: عربی
  91. حنا        
    معنی: گیاهی درختی که گل‌های سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام.   
    ریشه: عربی
  92. حورا      
    معنی: حور، زن زیبای بهشتی؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی.         
    ریشه: عربی
  93. حوردیس 
    معنی: حور (عربی) + دیس (فارسی) آن که چون حور زیباست.           
    ریشه: عربی - فارسی 
  94. حوریا     
    معنی: از حوری به معنی فرشته بهشتی می‌آید، آن که چون حور زیباست.            
    ریشه: عربی
  95. خزان      
    معنی: نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز      
    ریشه: فارسی           
  96. خوشیار   
    معنی: دوست و یار شاد و شادمان.           
    ریشه: فارسی           
  97. خوشین   
    معنی: خوش و زیبا     
    ریشه: فارسی           
  98. دَریا       
    معنی: (در جغرافیا) توده‌ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند، (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق.       
    ریشه: فارسی           
  99. دُرسا      
    معنی: دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر؛ (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند.        
    ریشه: فارسی           
  100. دُرین      
    معنی: دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی      
    ریشه: عربی
  101. دانژه      
    معنی: غنچه گل نیمه باز           
    ریشه: کردی
  102. دایان
    معنی: سرافرازی و سربلندی
    ریشه: کردی
  103. دایانا       
    معنی: (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ (نا)) به معنی مثل زر سرخ و (به مجاز) زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب          
    ریشه: فارسی           
  104. دریتا      
    معنی: در (عربی) + ی (فارسی) + تا (فارسی) مانند در، مانند مروارید  
    ریشه: عربی
  105. درین      
    معنی: دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی      
    ریشه: عربی
  106. دلارام 
    معنی: (به مجاز) موجب آرامش خاطر، محبوب، معشوق، با آسودگی خاطر 
    ریشه: فارسی           
  107. دل‌آرا      
    معنی: موجب آرامش و شادی دیگران؛ محبوب، معشوق، نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی.            
    ریشه: فارسی     
  108. دلسا
    معنی: همچون دل، همانند قلب و (دارای احساس و عاطفه) 
    ریشه: فارسی
  109. دنیز       
    معنی: دریا، بحر      
    ریشه: ترکی 
  110. دیانا       
    معنی: (اوستایی) نیکی رسان، نیکویی بخش؛ (در اسطورههای رومی) الهه‌ی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی            
    ریشه: فارسی           
  111. دیبا        
    معنی: نوعی پارچه‌ی ابریشمی معمولًا رنگین       
    ریشه: فارسی   
     

     

     اسم دختر جدید     
  112. رَسپینا     
    معنی: فصل پاییز           
    ریشه: فارسی           
  113. رَستا       
    معنی: رَستن، رهیدن + ا (پسوند)، رستگار شده، رهایی یافته و خلاص شده 
    ریشه: فارسی           
  114. رَها        
    معنی: نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی       
    ریشه: فارسی           
  115. رُزا        
    معنی: رز       
    ریشه: فرانسوی        
  116. رُکسانا    
    معنی: روشنک، نام دختر دارا که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به ازدواج خود در آورد. 
    ریشه: یونانی           
  117. رُومینا    
    معنی: زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده؛ پاک و پاکیزه کرده     
    ریشه: فارسی           
  118. رامونا     
    معنی: مظهر عشق، لاتین نگهبان عاقل         
    ریشه: فارسی           
  119. رایا        
    معنی: اسم دخترانه و پسرانه به معنی آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه 
    ریشه: عبری
  120. رایان      
    معنی: نام کوهی در حجاز در زبان سانسکریت به معنی شاهزادهٔ کوچک است، در هند قدیم به معنای دارای قدرت و در خاورمیانه قدیم به مردان رایان گفته میشد، بسیار باهوش      
    ریشه: عربی
  121. روناک
    معنی: روشن، تابناک       
    ریشه: کردی
  122. رونیکا
    معنی: روی زیبا، زیباروی            
    ریشه: فارسی           
  123. رویا       
    معنی: رویا، مجموعه‌ای از تصاویر، افکار و احساسات که در حالت خواب بطور غیرارادی از ذهن می‌گذرد، آنچه واقعیت ندارد و فقط در عالم خیال می‌یابد.      
    ریشه: عربی
  124. زُلفا        
    معنی: (زلف = موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت))، منسوب به زلف؛ (به مجاز) زیبایی زلف معشوق؛ (در عربی، زلفی)            
    ریشه: عربی
  125. زوفا       
    معنی: گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع     
    ریشه: عربی
  126. ژالین      
    معنی:ئشعله آتش            
    ریشه: ترکی 
  127. ژرفا       
    معنی: عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی         
    ریشه: فارسی           
  128. ژیکان     
    معنی: قطره‌ی باران (به مجاز) زلال و شفاف، زیبا و آرامش بخش 
    ریشه: کردی
  129. ژینا        
    معنی: باهوش، نابغه، ژنیک       
    ریشه: فرانسه           
  130. ژینوس    
    معنی: باهوش، نابغه، ژینا  
    ریشه: فرانسه           
  131. سَروناز   
    معنی: سرو نورسته، سروی که شاخه‌های آن به هر طرف مایل باشد؛ نام نوایی در موسیقی ایرانی      
    ریشه: فارسی           
  132. سَروین    
    معنی: شبیه سَرو؛ (در کردی) روسری و چارقد       
    ریشه: فارسی           
  133. سلین      
    معنی: سیل مانند؛ نام رودخانه‌ای در آذربایجان         
    ریشه: ترکی 
  134. ساتیا       
    معنی: از نامهای باستانی           
    ریشه: فارسی           
  135. سارا       
    معنی: خالص، نام زن حضرت ابراهیم(ع) و مادر اسحاق(ع)    
    ریشه: عبری
  136. سارگل    
    معنی: گل زرد           
    ریشه: فارسی           
  137. سارینا
    معنی: خالص، پاک     
    ریشه: فارسی           
  138. سامینا     
    معنی: مانند مینا؛ نام گلی           
    ریشه: فارسی           
  139. ساناز      
    معنی: نام گلی؛ کمیاب، نادره      
    ریشه: ترکی 
  140. سایان      
    معنی: منسوب به سایه، نام رشته کوهی در آسیای مرکزی       
    ریشه: کردی
  141. سپینود    
    معنی: در شاهنامه دختر پادشاه هند (شنگل) و زن بهرام گور    
    ریشه: فارسی      
  142. ستیلا
    معنی: نام دختر حضرت موسی کاظم (ع)، از القاب حضرت مریم سلام الله علیها
    ریشه: عربی
  143. سولماز  
    معنی: گلی که پژمرده نمى‌شود، همیشه شاداب
    ریشه: ترکی
  144. سونیا      
    معنی: (سو = نور + نیا) نورِ نیاکان، (در یونانی) خرد و عقل، دختر نور، دختری که در اجتماع رتبه بالایی داشته باشد.   
    ریشه: ترکی     
  145. شِیدا       
    معنی: عاشق، دلداده؛ آشفته و پریشان        
    ریشه: فارسی           
  146. شادگل     
    معنی: آن که چون گل شاداب است.          
    ریشه: فارسی           
  147. شارونا    
    معنی: سرزمین پربار و حاصلخیز            
    ریشه: آشوری          
  148. شایلی     
    معنی: بی همتا           
    ریشه: ترکی 
  149. شکوفا     
    معنی: ویژگی گل یا غنچه‌ای که باز شده است، شکفته؛ (به مجاز) با رونق، پیشرفته، رشد یافته          
    ریشه: فارسی           
  150. شکیبا     
    معنی: صبور، برد بار، باشکیبایی.           
    ریشه: فارسی           
  151. شوکا      
    معنی: نوعی گوزن بومی اروپا و آسیا؛ در مازندرانی به معنی آهو و غزال.         
    ریشه: فارسی     

     

    اسم دختر کمیاب

          
  152. شهگل     
    معنی: بهترین گل، گلِ شاهانه     
    ریشه: فارسی           
  153. صُراحی  
    معنی: ظرف شراب، ظرف شیشه‌ای شراب؛ شراب زلال؛ در تصوف مقام انس را گویند.      
    ریشه: عربی
  154. صبرا     
    معنی: بردباری کردن در برابر سختیها و ناملایمتها، شکیبایی   
    ریشه: عربی - فارسی 
  155. صوفیا    
    معنی: منسوب به صوفی          
    ریشه: عربی - فارسی 
  156. طَراوت   
    معنی: تر و تازگی؛ (به مجاز) سامان و رونق          
    ریشه: عربی
  157. طیلا       
    معنی: می پخته شده، شرابی که از جوشاندن فشرده انگور، مویز، یا خرما به دست می‌آید.     
    ریشه: عربی           
  158. عسل      
    معنی: مایعی خوراکی که زنبور عسل می‌سازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی      
    ریشه: عربی
  159. غَزل      
    معنی: نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده می‌شده است. 
    ریشه: عربی    
  160. فاطیما     
    معنی: فاتیما  
    ریشه: عربی
  161. فرانک    
    معنی: پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین 
    ریشه: فارسی   
  162. فرگل      
    معنی: دارای شکوه و زیبایی گل 
    ریشه: فارسی           
  163. فرمهر     
    معنی: کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد.  اسم دختر            
    ریشه: فارسی           
  164. فریال       
    معنی: دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو)   
    ریشه: فارسی           
  165. فلورا
    معنی: الهه یا ایزد بانوی گل‌ها و همچنین ایزد بانوی فصل بهار 
    ریشه: لاتین
  166. کاترین    
    معنی: پاک، بی آلایش  
    ریشه: فرانسه           
  167. کارولین   
    معنی: نام ناحیه ای در آمریکای شمالی      
    ریشه: فرانسه           
  168. کاملیا      
    معنی: گلی درشت و زیبا سفید و صورتی رنگ که در بهار ظاهر می شود.          
    ریشه: فرانسه           
  169. کامیلا     
    معنی: محافظ معبد، نام دختری جنگجو در افسانه تروا اسم دختر            
    ریشه: لاتین 
  170. کیارا      
    معنی: اندوه و ملالت، میل شدید به خوردن انواع خوردنی جات            
    ریشه: فارسی           
  171. کیانا       
    معنی: طبیعت            
    ریشه: سریانی          
  172. کیمیا      
    معنی: اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون  
    ریشه: فارسی           
  173. کیناز      
    معنی: به کسر کاف، موجب افتخار پادشاه، دختری که پادشاه نازکش اوست، بانویی که در بین بزرگان عزیز است.           
    ریشه: فارسی   
  174. گلاره      
    معنی: مردمک چشم، به معنی هر دو چشم هم بکار می‌رود.     
    ریشه: کردی
  175. گلاسا      
    معنی: مانند گل، مرکب از گل و پسوند مشابهت       
    ریشه: فارسی           
  176. گلسان     
    معنی: گلسا، مانند گل   
    ریشه: فارسی           
  177. گلشید
    معنی: گل درخشان یا گلی که همچون خورشید می‌درخشد
    ریشه: فارسی
  178. گلوریا     
    معنی: فرانسه از لاتین، مجلل، بزرگ، سرافراز       
    ریشه: لاتین 
  179. گندم       
    معنی: دانه خوراکی غنی از نشاسته          
    ریشه: اوستایی - پهلوی           
  180. لامیا       
    معنی: نام شهری است از تسالی این شهر نام خود را به جنگ لامیاک» که میان یونان و مقدونیه پس از مرگ اسکندر (323) درگرفت داده است امروز لامیا شهری است نزدیک خلیج لامیا         
    ریشه: عبری
  181. لاوین
    معنی: نوازشگر، آواز خواندن همراه با نوازش
    ریشه: کردی
  182. لعیا
    معنی: خسته، مهتر حوریان بهشتی
    ریشه: عبری
  183. لنیا         
    معنی: (فارسی- سنسکریت) دختر ملیح، نمکین، مرکب از لن (سنسکریت) + ی نسبت (فارسی) + الف تانیث     
    ریشه: سنسکریت           
  184. لیانا        
    معنی: بانوی درخشان و زیباروی، مرکب از لیان به معنای درخشان و الف تأنیث   
    ریشه: فارسی           
  185. لیدا        
    معنی: خانم، بانوی گرامی         
    ریشه: لاتین 
  186. لیندا       
    معنی: قشنگ، زیبا      
    ریشه: لاتین 

    اسم دختر لاکچری

  187. مَهشید     
    معنی: پرتو ماه، ماهتاب            
    ریشه: فارسی           
  188. مَهگل     
    معنی: (مَه = ماه + گل)، 1- گلِ ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو      
    ریشه: فارسی           
  189. مِهرسا     
    معنی: (مهر = خورشید + سا (پسوند شباهت))، مثل خورشید؛ (به مجاز) زیبارو   
    ریشه: فارسی           
  190. مِهرنیا     
    معنی: (مهر = مهربانی، محبت + نیا)، از نژادِ مهربانان؛ 2-(به مجاز) مهربان و با محبت    
    ریشه: فارسی           
  191. ماتیسا     
    معنی: ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنها 
    ریشه: فارسی           
  192. ماریا      
    معنی: مریم، ماریا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان‌های اسپانیایی و آسیایی است.    
    ریشه: عبری
  193. مانِلی      
    معنی: پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی، امام اول شیعیان)، در گویش مازندران بمان برایم، نامی دخترانه در شمال ایران، نام پسری در شعری از نیما یوشیج       
    ریشه: فارسی           
  194. مانا        
    معنی: (دخترانه و پسرانه) ماندنی، پایدار؛ (در پهلوی) مانند و مانند بودن            
    ریشه: فارسی           
  195. مانیا       
    معنی: (پسرانه و دخترانه) (در پارسی باستان) خانه، سرای، (در پهلوی) برابر با واژه ی مان به معنی خانه و مسکن، معرب از یونانی، دیوانگی، جنون     
    ریشه: یونانی           
  196. ماهک     
    معنی: خوبروی کوچک، معشوقک زیباروی و یا خوبروی دوست داشتنی           
    ریشه: فارسی           
  197. ماهناز     
    معنی: (ماه + ناز = قشنگ، زیبا) ماهروی زیبا        
    ریشه: فارسی           
  198. مرسانا    
    معنی: هدیه خداوند      
    ریشه: عبری
  199. ملیکا      
    معنی: گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانواده‌ی گندمیان که خودرو هستند. معشوقه زئوس          
    ریشه: یونانی           
  200. مونا       
    معنی: تک، یکتا، در متون ایران باستان به مُحبَّت هم معنا شده است، گل یاس، امید 
    ریشه: عربی
  201. مهرآنا     
    معنی: (مهر = محبت و دوستی، مهربانی + آنا (ترکی)= مادر)، مهربانی و محبت و دوستی مادر؛ (به مجاز) مهربان و بامحبت            
    ریشه: فارسی           
  202. مهسان    
    معنی: مهسا، مانند ماه، زیبا        
    ریشه: فارسی           
  203. مهستا     
    معنی: (مهست = بزرگترین، مهمترین + ا (پسوند نسبت))، (به مجاز) دختر بزرگتر و مهمتر؛ دارای قدر و مرتبه ی عالی.            
    ریشه: فارسی           
  204. میترا
    معنی: مهر، خورشید؛ پیمان؛ مهر            
    ریشه: اوستایی - پهلوی           
  205. نادیا       
    معنی: امید، آرزو       
    ریشه: فرانسوی        
  206. نارمیلا    
    معنی: (ترکی- فارسی) شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار           
    ریشه: فارسی           
  207. نارینا      
    معنی: دختر ظریف، بانوی تر و تازه، همچنین دختر بر افروخته و آتشین            
    ریشه: فارسی - عربی 
  208. نازلی      
    معنی: ناز (فارسی) + لی (ترکی) دارای ناز و عشوه 
    ریشه: فارسی           
  209. نانسی     
    معنی: نام شهری در فرانسه       
    ریشه: فرانسوی        
  210. نایریکا    
    معنی: برگزیده، پسندیده، از اسامی قدیمی ایرانی       
    ریشه: فارسی           
  211. نکیسا     
    معنی: نام موسیقیدان مشهور در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی          
    ریشه: فارسی           
  212. نگار       
    معنی: نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی        
    ریشه: فارسی           
  213. نگین      
    معنی: سنگ قیمتی و زینتی که بر روی انگشتر، گوشواره، و جز آنها کار می‌گذارند.          
    ریشه: فارسی           
  214. نگینا      
    معنی: موسیقی، آواز   
    ریشه: عبری
  215. نوا         
    معنی: صدای آهنگین، نغمه،آواز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی            
    ریشه: فارسی           
  216. نورا       
    معنی: نور (عربی) + ا (فارسی)، مؤنث انور درخشان، تابان   
    ریشه: فارسی - عربی 
  217. نوژان     
    معنی: درخت صنوبر و کاج       
    ریشه: فارسی           
  218. نوشاد     
    معنی: نام شهری که زیبارویان آن معروف بوده‌اند.   
    ریشه: فارسی           
  219. نوشین    
    معنی: شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار   
    ریشه: فارسی           
  220. نونا        
    معنی: برج حوت، نام مادر ابراهیم(ع)       
    ریشه: سریانی          
  221. نیکا
    معنی: چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران          
    ریشه: فارسی           
  222. نیکو      
    معنی: خوب، زیبا       
    ریشه: فارسی           
  223. نیکی      
    معنی: خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان         
    ریشه: فارسی           
  224. نینا        
    معنی: زیبایی، خوش اندامی و ظرافت       
    ریشه: عبری
  225. نیوشا      
    معنی: شنوا، شنونده    
    ریشه: فارسی           
  226. وانیا
    معنی: هدیه با شکوه خداوند       
    ریشه: فارسی           
  227. ورونیکا  
    معنی: نام تیره‌ای از گیاهان که پوپک از آن دسته است.          
    ریشه: فارسی           
  228. وناز       
    معنی: با وقار، متین    
    ریشه: کردی
  229. ونوس     
    معنی: الهه زیبایی یونان، ستاره زهره       
    ریشه: فرانسوی        
  230. ونوش     
    معنی: گل بنفشه         
    ریشه: کردی
  231. ویانا
    معنی: فرزانگی، بخردی، دانایی  
    ریشه: اوستایی پهلوی 
  232. ویدا       
    معنی: آشکار و هویدا   
    ریشه: فارسی           
  233. ویشکا     
    معنی: نام روستایی نزدیک رشت 
    ریشه: فارسی           
  234. وینا        
    معنی: رنگارنگ، همچنین روشن و آشکار 
    ریشه: فارسی           
  235. ویونا      
    معنی: منسوب به وَیو، (به مجاز) عروس، دختری که عروس شده، نام روستایی در نزدیکی کاشان      
    ریشه: فارسی           
  236. هانا        
    معنی: پناه، نفس، امید، فریاد      
    ریشه: فارسی           
  237. هلما       
    معنی: ستاره درخشان     
    ریشه: عربی
  238. هلن        
    معنی: فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.            
    ریشه: یونانی           
  239. هلنا        
    معنی: هلن    
    ریشه: یونانی           
  240. هلیا        
    معنی: خورشید          
    ریشه: یونانی           
  241. هلینا       
    معنی: هلن، فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.            
    ریشه: یونانی                  
  242. هورناز   
    معنی: خورشید زیبا     
    ریشه: فارسی           
  243. هیلدا       
    معنی: نیرومند، قوی   
    ریشه: لاتین 
  244. یافا         
    معنی: زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه       
    ریشه: عبری
  245. یسنا       
    معنی: پرستش، بخشی از اوستا   
    ریشه: فارسی           
  246. یگانه      
    معنی: صمیمی، همدل، یکرنگ، بی همتا، بی نظیر، تنها و منحصر به فرد          
    ریشه: فارسی           
  247. لنا
    معنی: نصیب و بهره   
    ریشه: عربی       
  248. یارا        
    معنی: (دخترانه و پسرانه) توانایی، قدرت  
    ریشه: فارسی

 سخن پایانی

امیدواریم این لیست برگزیده از اسم دختر با کلاس مورد پسند و توجه شما قرار گرفته باشد. شما هم اگر اسم‌های زیبا و جذابی می شناسید که در این لیست نبود برای ما بنویسید.



آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت تخصصی فیلم های مستند نماد مهر گروه آموزشی دینی و قرآن متوسطه دوره دوم استان آذربایجان غربی نکته هاي معنوي vaezi1992 اطلاعات پزشکی و سلامت The prince of tennis اوج آرامش gersa awareness